بنیصدر سخت در اندیشه بود که با کشاندن مادر رضاییها به شورای امنیت، معنویتی که در دویست سال از غرب و افکار سیاستمداران آلوده به دیپلماسی غرب رخت بربسته است، بدان ملتها بازگرداند. ساعت 12 ظهر اولین روزنامه «کیهان» دست به دست در تحریریه میگشت. ناگهان عدهای در تحریریه بر من هجوم آوردند که تو طرفدار قطبزادهای!
در حالی که فریاد دفاع از مطبوعات و آزادی آنها توسط برخی چهرههای ضدانقلاب خارجنشین مدام به گوش میرسد، «بازتاب» به انتشار سوابق و رفتارهای یکی از مهمترین این چهرهها در دوران حاکمیت خود میپردازد.
ابوالحسن بنیصدر که اکنون در پاریس به لفاظی علیه جمهوری اسلامی مشغول است، پس از اقدامی مشکوک در اعلام پرداخت نکردن دیون ایران به بانکهای خارجی باعث توقیف سپردههای ایران در این بانکها شد، مورد انتقاد یک روزنامهنگار قرار گرفت و بلافاصله در یادداشتی که روزنامه مذکور را موظف به چاپ آن نمود، ضمن ارایه برخی اطلاعات غلط، روزنامهنگار مذکور را مورد عتاب قرار داده و پس از تغییر مدیر این روزنامه و حضور دکتر ابراهیم یزدی، مدیر منصوب بنیصدر، سرمقالهنویس منتقد رئیسجمهور هم برکنار میشود.
در بخشی از این گزارش آمده است: در آن زمان، بنیصدر هنوز رئیسجمهور نشده بود، هرچند در خطش بود. آن زمان بنیصدر در مسجدها نفوذ داشت و تودهها برای شنیدن سخنان وی، از سر و کول یکدیگر بالا میرفتند. آن زمان بنیصدر هم برای من یک الگو بود و از فکر روشن و صاحبنظر او، استقبال میکردم و هم هر زمان که کسی در رابطه با انتخابات ریاستجمهوری، رأی مورد نظرم را میپرسید، بنیصدر را یکی از کاندیداهای خود، نام میبردم و آن زمان، خلاصه تودههای محرومی که بعدها به طرفداران استبداد و چماقدار معروف شدند! بنیصدر را میخواستند و میپسندیدند.
به هر حال، در آن زمان بود که بنیصدر، مدتها تبلیغ و تفهیم خود در مصدر وزارت امور خارجه مجری طرحهای ذهنی میشد که بارها و بارها بر منابر عنوان نموده و تودههای مردمی را شیفته خود میساخت... .
خبر استعفای بنیصدر از پست وزارت امور خارجه، شاید یکی از داغترین خبرهای هفته گذشته بود. بنیصدر به عنوان مرد متفکر و ایدئولوگ انقلاب اسلامی ایران، نزد همه شناخته شده تا آنجا که در انتخابات مجلس خبرگان در رده دوم اکثریت آرا قرار گرفت. نفوذ او در توده، دال بر این بود که او تافته جدابافتهای در نزد مردم و انقلاب است... .
نخستین واکنش بنیصدر در زمان به دست گرفتن صدارت و در رابطه با گروگانگیری، اعلام پرداخت نکردن دیون ایران به بانکها و شرکتهای خارجی بود. این بیانیه که از سوی یک مقام مسئول و یک اقتصاددان، که همه انظار جهت پیاده کردن یک اقتصاد توحیدی به او دوخته شده بود، صورت میگرفت، آنچنان دستاندرکاران سیاست خارجی و داخلی را حیران نمود که نتیجه آن، توقیف تمامی سپردههای ایران در بانکهای خارجی بود.
انگیزه این مصاحبه و اعلام ضبط سپردهها، هنوز برای هیچکس معلوم نیست و وزیر امور خارجه قبلی هم در هیچیک از گزارشهای خود، سعی نکرد این ابهام را برای مردم روشن کند... .
تقاضای تشکیل جلسه شورای امنیت، واکنش دیگری بود که وزیر خارجه قبلی، درباره گروگانگیری صورت داد. او (بنیصدر) سخت در اندیشه بود (زمان وزارت خارجه) که خاطرات مصدق و زمان او را در یادها و در دنیا زنده کند. او در این فکر بود که میتواند با کشاندن مادر رضاییها به شورای امنیت، معنویتی که در دویست سال از غرب و افکار سیاستمداران آلوده به دیپلماسی غرب رخت بربسته است، بدان ملتها بازگرداند... .
ساعت 12 ظهر است و اولین روزنامه «کیهان» 12/ آذر / 1358 با یادداشت روزی تحت عنوان «بنیصدر میخواست به غرب درس انسانیت بیاموزد»، دست به دست در تحریریه «کیهان» میگشت. به خاطر میآورم ناگهان عدهای در تحریریه بر من هجوم میآوردند که «تند است»، دیگری میگفت: «پرکنایه است» سومی گفت: «خطرناک است». چهارمی اظهار داشت: تو (حقیر) طرفدار قطبزادهای! و بالاخره با انواع تهمتها، دنیا را بر سر من خراب کردند. بینش من را که بنیصدر میخواهد امامگونه عمل کند و پا در رویارویی با خط امام گذارد، قبول نداشتند و تازه این اول مکافات بود. ساعت 3 «کیهان» در تمامی کوچه و برزنها پخش شده است و به موازات پخش کیهان، تلفنهای تحریریه شروع میشود... .
صبح آن روز، مدیر آن روز «کیهان» با عتاب به بالای سر من آمد و حدود ساعت 10 صبح هم جوابیه آقای بنیصدر بابت یادداشت روز 12 آذر ماه 1358 «کیهان» به تحریریه رسید. آقای بنیصدر مطابق معمول با زبان چرب و قلم چربتر خود، سرمقالهنویس بیچاره «کیهان» آن روز را با این کلمات مورد خطاب قرار دادهاند... .
نوشتهاید، سخت در اندیشه بودم که خاطرات مصدق و زمان او را در یادها و در دنیا زنده کنم و چه گناه بزرگی؟! و مدعی شدهاید که خوشباور بودهام و گمان میکردم دولتهای غرب، انسانیت سرشان میشود.
نویسنده یادداشت روز، ظاهرا شرح مختصری را که در روزنامه «کیهان» چهارشنبه گذشته و سخنرانی اینجانب در سهشنبه شب گذشته در حسینیه ارشاد تحت عنوان «سیاست خارجی امام حسین» ایراد کرده بودم را نخوانده است.
اولا اینجانب کمتر در پی رأی شورای امنیت و بیشتر در پی تغییر افکار عمومی دنیا بودهام. میخواستم آن شورا را به کربلای شهادت ملت ایران بدل سازم؛ یعنی شهادت این ملت را برای مردم دنیا، به طور واضح مجسم سازم... .
متن کامل را در ستون «گزارش» بخوانید.